=*_Dark kissing _*=

part ⁷ ................

بعد از باز شدن در زندان مانند ورودی ، همه جا رنگی شد .

محیط بزرگی برای حیاط اختصاص داده شده بود که تمام دیوار های اطراف پر از نقاشی بود .

حیاط از وسایل بازی پر شده بودن . زمین از اسفنج های نرم و رنگارنگ پر شده بود که به شدت نرم بودن تا از آسیب دیدگی جلو گیری کنند .

هنوز بچه ها خواب بودن و حیاط خالی بود .

در ساختمان باز شد و زنی با احترام اونو برای دازای نگه داشت .

موهای مصری بلندی داشت که بادمجونی رنگ بودن و گیره ای طلایی که از یک نواخت بودن موهای لخت فرد جلو گیری می‌کرد.

در طرف دیگه .

پسر مو هویجی ای ، موهاشو کامل دور خودش پخش کرده بود و تو خودش جمع شده بود که با صدای ضعیف پسر ارشد خانواده بیدار شد .

احساس عجیب و بدی داشت ...
که شراب دیشب منطقیش می‌کرد .

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_

سلام سلام یکم طولانیش کردم تا با این کار بابت غیبت طولانیم معذرت خواهی کنم و کمی جبران کنم .
دیدگاه ها (۰)

من خب بستگی داره کی باشه ولی ۷ برای همه

آره ماه تولدمم لو رفت

ست

=*_Dark kissing _*=

( گناهکار ) ۱۲۶ part نیمه شب با حس تشنگی پلک هاشو از هم بردا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط